Sunday, September 03, 2006

فیض مهدوی هم رفت

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر
Student committee of
human right reporters
تاریخ 12/6/1385
شماره 114-2006

بنا بر گزارشات رسیده از زندان رجایی شهر و به نقل از آقای شهبازی کارمند حراست این زندان، ولی الله فیض مهدوی شب گذشته پس از اینکه در پی 9 روز اعتصاب غذا دچار ایست قلبی شد، به بهداری این زندان منتقل گشت و با تلاش پزشکان زندان قلب وی احیا شد، اما درهمین حال فیض مهدوی دچار سکته مغزی شده و به گفته ی حراست زندان رجایی شهر وی شب گذشته دچار مرگ مغزی شد.
گفته میشود که از ساعات ابتدایی صبح امروز، مسئولین زندان رجایی شهر از پاسخگویی به زندانیان در مورد وضعیت فیض مهدوی خودداری میکردند، اما دقایقی پیش این خبر از سوی حراست زندان به سایر زندانیان سیاسی اعلام شد.
به گفته ی مسئولین زندان فیض مهدوی به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل شده است .

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر
Komite_gozareshgar@yahoo.com
Komite.gozareshgar@gmail.com
http://www.komitegozareshgar.blogfa.com

8 Comments:

At 10:02 PM, September 03, 2006, Anonymous Anonymous said...

:(

yadeshan gerami

 
At 12:32 AM, September 04, 2006, Anonymous Anonymous said...

ta key bayad benshinim o asir koshi ra nezare konim?

 
At 12:38 AM, September 05, 2006, Anonymous Anonymous said...

mord ke mord

 
At 1:03 PM, September 05, 2006, Anonymous Anonymous said...

و فكر كن كه چه تنهاست
اگر كه ماهي كوچك دچار آبي درياي بيكران باشد
و چه فكر نازك غمناكي
و غم تبسم پوشيده نگاه گياه است
و غم اشاره محوي به رد وحدت اشياست
خوشا به حال گياهان كه عاشق نورند
و دست منبسط نور روي شانه آنهاست

 
At 1:09 PM, September 05, 2006, Anonymous Anonymous said...

فراموش نكنيم كه زنداني سياسي زنداني سياسي ست و تفاوتي با هم ندارند حتا اگر تفكرات زنداني كاملا بر خلاف نظرات ما باشد.اما گويا ما نيز زنداني درجه يك و درجه دو داريم.بر روي بعضي ها كار خبري بيشتري ميشودو بعضي ها ...شيوا خانم سري به وب لاگ من هم بزنيد.

 
At 4:32 PM, September 05, 2006, Anonymous Anonymous said...

چون حاصل آدمي در اين شورستان
جز خوردن غصه نيست تا كندن جان
خرم دل آنكه زين جهان زود برفت
آسوده كسي كه خود نيامد به جهان

 
At 8:56 PM, September 06, 2006, Anonymous Anonymous said...

دوست عزیز، آقای مهرانی کم لطفی فرموده اند. "ولی" به هیچ عنوان غیر خودی نبود. بلکه نزدیک تر از جان بود. خبر تهدید به اعتصاب غذایش را دادم. خبر آغاز آن را ، همینطور. تا زمانیکه میتوانست پای تلفن بیاید، خودش اخبارش را مخابره کرد تا در روز ششم از پا درآمد. آنگاه "بهروز" ناراحتی ها و تشنجات روزهای هفتم و هشتم را به ما رساند. هر روز گام به گام با او پیش آمدیم و فریاد کردیم. آیا تا از جهان نرفته بود، بهزاد جان، اخبارش را دنبال کردی؟ آیا اصلا میدانستی که او وجود دارد؟ من نمیتوانستم ندانم. چون، هشت ماه در گوهردشت روزی سه بار پای یک سفره می نشستیم و سفره دل می گشودیم.
من به سهم خود از بچه های "کمیته" ممنونم که با بیان واقعیت نگذاشتند حکومتیان مرگ او را "خودکشی" وانمود کنند.

 
At 8:56 PM, September 06, 2006, Anonymous Anonymous said...

دوست عزیز، آقای مهرانی کم لطفی فرموده اند. "ولی" به هیچ عنوان غیر خودی نبود. بلکه نزدیک تر از جان بود. خبر تهدید به اعتصاب غذایش را دادم. خبر آغاز آن را ، همینطور. تا زمانیکه میتوانست پای تلفن بیاید، خودش اخبارش را مخابره کرد تا در روز ششم از پا درآمد. آنگاه "بهروز" ناراحتی ها و تشنجات روزهای هفتم و هشتم را به ما رساند. هر روز گام به گام با او پیش آمدیم و فریاد کردیم. آیا تا از جهان نرفته بود، بهزاد جان، اخبارش را دنبال کردی؟ آیا اصلا میدانستی که او وجود دارد؟ من نمیتوانستم ندانم. چون، هشت ماه در گوهردشت روزی سه بار پای یک سفره می نشستیم و سفره دل می گشودیم.
من به سهم خود از بچه های "کمیته" ممنونم که با بیان واقعیت نگذاشتند حکومتیان مرگ او را "خودکشی" وانمود کنند.

 

Post a Comment

<< Home