نامه به احمد باطبی
نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد
عالم پير دگر باره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد
احمد عزيز
گر چه مسلخ را قناريان عاشق سكني شده است. گر چه پنجره ها رو به تهي باز مي شوند و درختان را شور بهار مرده، گرچه صداي پاي هيچ سوار عاشقي خواب جاده را بر نمي آشوبد و ثانيه ها را رمق زنده ماندن نيست، گر چه شكوه دلاوري مرده، بغض حنجره هايمان را ميهمان اند و سوداري هيچ شرري در شريان هاي خشكيده ي بودن مان نيست.آسمان هر شب قصه ابابيل مي بارد و سوز طوفان نوح استخوان سوز شده، گرچه ياران را صلاي هيچ فريادي نيست، كه طاعون به جان شهرمان افتاده، كه درويزه گان را سروري داده اند و سياهه ي فساد جاي قرص خورشيد را گرفته، اما بهار مي آيد، پشت تاريك ترين دريچه ي شهر، خورشيد تو را مي خواند كه هيچ ميله ي زنداني به قد قامت خورشيد نخواهد رسيد، كه شب اگر تمام دريچه هاي زيستن را مسدود كرده انتظار نور در يد بيضاي تو، طلوع را نويد مي دهد.
هر انسان را از بودن سهمي است و سهم هر انسان اشاره اي است، تو كه چون نمادي بر تارك فعل آزادي مي درخشي سهمي بزرگ از اشاره مان هستي.
باز مي گردي، مي دانيم، كه با هم به هلهله مي نشينيم آزادي را در كوچه هاي شهر كه ديگر هيچ مدرسه اي تن به زندان نمي دهد و هيچ كوچه اي بن بست نخواهد بود. مي آيي و همراه تو هي هي و هي هايمان دل تمامي لاله هاي باران خورده را مي شكند و آنگاه بغض هاي فروخورده شلاقشان را بر گرده ي استبداد مي نشانند. كه عمر اين دروغ وضع قتال صفت رو به پاياني است.
هر انسان را از بودن سهمي است و سهم هر انسان اشاره اي است، تو كه چون نمادي بر تارك فعل آزادي مي درخشي سهمي بزرگ از اشاره مان هستي.
باز مي گردي، مي دانيم، كه با هم به هلهله مي نشينيم آزادي را در كوچه هاي شهر كه ديگر هيچ مدرسه اي تن به زندان نمي دهد و هيچ كوچه اي بن بست نخواهد بود. مي آيي و همراه تو هي هي و هي هايمان دل تمامي لاله هاي باران خورده را مي شكند و آنگاه بغض هاي فروخورده شلاقشان را بر گرده ي استبداد مي نشانند. كه عمر اين دروغ وضع قتال صفت رو به پاياني است.
براي تو تا رهايي مي رويم چرا كه آزادي بدون تو ترجمان برده گي است.مي دانيم مي آيي...
بر قرار باش كه قرارمان از پايداري توست..
...اندكي صبر
برای دیدن امضاها اینجا را کلیک کنید
آی آدمها، جسم احمد تحمل اعتصاب را ندارد مثل اکبر که تنش رنجور بود و بیمار.. احمد دراعتصاب غذا میمیرد. باور کنید..
یک کاری بکنید آخر.. هر چه از پرچمهای سرخ و سفید گفتید کافی است.. این وسط یک انسان جانش را به بازی گذاشته است.. نگذاریم چون مرداد ماه داغدارمان کنند. ..
6 Comments:
ممنون از همراهیت عزیز
سر بزن به روزم
سلام
به من هم سر بزن
امیر
شيوا عزيز درود
اسم من را هم به امضا كنندگان براي آزادي احمد باطبي اضافه كنيد
و به او بگوييد من درد مي كشم
درد مي كشم از اينكه نمي توانم فرياد بزنم زيرا فرياد من در مقابل
فرياد تو رنگ مي بازد
کمپین برای آزادی بی قید و شرط احمد و سمیه و با خواست معرفی و مجازات عاملین قتل و شکنجه زندانیان سیاسی.
با امضای این نامه و حمایت از این کمپین خواهان آزادی بی قید و شرطزندانیان سیاسی و معرفی و مجازات مسئولین قتل و کشتار زندانیان سیاسی بشویم.
در صورت تمایل آدرس وبلاگ یا وب سایت خود را به ما بدهید تا در لیست حمایت کنندگان قرار گیرد.
کمپین برای آزادی بی قید و شرط احمد و سمیه و با خواست معرفی و مجازات عاملین قتل و شکنجه زندانیان سیاسی.
با امضای این نامه و حمایت از این کمپین خواهان آزادی بی قید و شرطزندانیان سیاسی و معرفی و مجازات مسئولین قتل و کشتار زندانیان سیاسی بشویم.
در صورت تمایل آدرس وبلاگ یا وب سایت خود را به ما بدهید تا در لیست حمایت کنندگان قرار گیرد.
http://free-ahmad-somaye.blogfa.com/
freeahmad@gmail.com
درود بر شما
دفاع از ارزشهای انسانی هیچ مرز ومحدوده ی عقیدتی ندارد
امیدوارم همه ی اندیشمندان با هر گرایشی برای نجات انسانیت به دفاع از احمد باطبی برخیزند
پاینده ایران
Post a Comment
<< Home